یکی از ضروریات زندگی اجتماعی، قاعدهمند کردن روابط افراد و جلوگیری از هرجومرج و بیثباتی در جامعه است. به همین دلیل، آگاهی از حقوق شهروندی موجب میشود که مشارکت شهروندان در امور جامعه پایدارتر، مستمرتر، مسئولانهتر و مفیدتر شود.
این نوع آگاهی از حقوق و تعهدات شهروندی، همچنین زمینهساز پاسخگویی مدیران و مسئولان نسبت به شهروندان هم خواهد شد. اما واقعیتهای اجتماعی نشان میدهد که اکثر افراد جامعه نسبت به حقوق شهروندیشان آگاهی لازم را نداشته و معتقدند که بیشتر از آن که از حقوقی برخوردار باشند، بار وظایف شهروندی بر دوششان سنگینی میکند. به همین دلیل، در این مطلب شما را با مفهوم حقوق شهروندی بیشتر آشنا میکنیم.
بیشتر بخوانید:
تعریف شهروند
هرچند تعریف قانونی مشخص و خاصی در مورد مفهوم شهروند وجود ندارد، اما در کل شهروند به افرادی گفته میشود که با یک دولت دموکراتیک وابستگی حقوقیسیاسی داشته و مطابق قانون اساسی و سایر قوانین ملی آن کشور از تمام حقوق و آزادیهای بشری بهطور عادلانه و یکسان برخوردارند. پس به تمام کسانی که ساکن و مقیم یک کشور باشند، اعم از اتباع و بیگانگان، شهروند میگویند.
در مفهوم شهروندی، دولت وابسته به افراد جامعه است. به همین دلیل، شهروندی جزء اصول، مؤلفهها و پیششرطهای دموکراسی محسوب میشود. مفهوم شهروندی در عین حال که مجموعه حقوقی را برای شهروندان در نظر میگیرد، تکالیفی را هم برعهده آنها قرار میدهد؛ بهطوریکه بر اساس این مفهوم، شهروند و حکومت اجزای یک نظام اجتماعی تلقی میشوند که با در اختیار داشتن ابزارهای لازم، هر کدام کارکردهای مشخصی دارند. به همین دلیل، هیچ عاملی نمیتواند عضویت مشروع شهروندان را از آنها سلب کرده یا برایشان سلسلهمراتبی تعیین کند.
این نوع برابری در شهروندی تنشهای اجتماعی را از میان میبرد و روابط چندسویه بین شهروندان، دولت و جامعه باعث میشود که منافع فردی مستلزم تأمین منافع ملی و اجتماعی باشد و برعکس. در نتیجه، شهروندان دوگانگی و تضادی بین منافع خود و منافع دولت یا جامعه احساس نمیکنند. از طرفی، مفهوم شهروندی فقط یک مقوله حقوقی و قانونی نیست، بلکه موقعیتی است که رابط فرد با جامعه سیاسی بوده و باعث تعامل افراد با یکدیگر در چارچوب عرصه مدنی خواهد شد.
تعریف حقوق شهروندی
حقوق انسانها در اجتماع در قالب حقوق شهروندی تحقق مییابد که بر برابری، عدالت و استقلال دلالت میکند. حقوق شهروندی جزء حقوق ذاتی و اولیه بشر محسوب میشود و چیزی نیست که از طرف حاکمیت ایجاد و به مردم اعطا شود.
مهمترین لازمه عمل به حقوق شهروندی، پذیرش کامل مفهوم شهروندی است. در واقع، حقوق شهروندی حقوق ناشی از قانون اساسی هر کشوری است که بر اثر رابطه شهروندی یا اقامت افراد در کشور خاصی، به آنها اعطا شده و فارغ از رنگ، قومیت، نژاد، دین و طبقه، به افرادی تعلق مییابد که تابعیت آن کشور را داشته باشند. پس حوزه حقوق شهروندی به داخل مرزهای سرزمینی هر کشور محدود میشود.

این حقوق در معنای عام، شامل حقوق فردی، اجتماعی و عمومی تمام افراد جامعه ازجمله حقوق شخصی، خانوادگی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شده و تکالیف و وظایف اجتماعی شهروندان در قبال دولت را هم مورد توجه قرار میدهد. درحالیکه در معنای خاص، به رابطه شهروندان و حاکمیت و وظیفه حاکمیت در حفظ و حراست از این حقوق میپردازد. پس در کل، مفهوم حقوق شهروندی، هم حقمدار (حق داشتن رفاه) و هم تکلیفمدار (تبعیت از قانون) است، هم فردگرایانه (حق آزادی بیان) و هم جمعگرایانه (حق رأی دادن) است.
نمونههایی از حقوق شهروندی
تمام حقوق شهروندی ارزش یکسانی دارند. حق رأی، حق محاکمه عادلانه، حق دسترسی به دادگاه، حق حمایت حقوقی و سیاسی دولت از شهروند، برابری در مقابل قانون، آزادی بیان، حق دسترسی به اطلاعات، حق نامزد شدن به پُستهای مهم دولتی، حق تشکیل اجتماعات، حق برخورداری از تأمین اجتماعی، حق برخورداری از رفاه از جمله حقوق شهروندی محسوب میشوند.
در کنار اینها، هیچکس نباید بر اساس زبان، قوم، رنگ، دین، پول، نفوذ، منصب و سایر موارد، از حقوق و امتیازات ویژهای در نزد قانون برخوردار باشد. هر نوع برخورد تبعیضآمیز قوانین در این زمینه ناقض حقوق شهروندی و نقض صریح حقوق بشر محسوب میشود و در صورت مشاهده این قوانین، شهروندان حق دارند که دست به تظاهرات، تحصن، اعتصاب و تحریم زده و زمینه را برای ایجاد تغییرات در قوانین آماده کنند.
حفظ کرامت انسانی، ارتباط با مردم، تلاش برای آبادانی، حمایت از اقشار آسیبپذیر جامعه، افزایش سطح درآمد و رفاه مردم، گردش سرمایه و جلوگیری از انباشت آن، تخصیص عادلانه منابع و امکانات و رعایت اولویتها، برقراری امنیت، ایجاد نظم اداری، صیانت از حقوق فردی، هم ازجمله تعهدات دولت در قبال شهروندانش است.
حقوق شهروندی در قانون اساسی ایران
با وجود اینکه در قانون اساسی ایران، بهطور مستقیم به حقوق شهروندی اشاره نشده، اما بخشی از این قانون به حقوق ملت اختصاص داده شده است. بر این اساس، بعضی از اصول قانون اساسی به تشریح حقوق شهروندی در چارچوب این قانون میپردازد. در کل، محتوای قانون اساسی ایران در رابطه با حقوق شهروندی به ۳ دسته تقسیم میشود:
حقوقی که بدون قید و شرط حق همه افراد جامعه شناخته میشود (۱۶ اصل)، مانند تأمین امنیت قضایی عادلانه شهروند، مسکن، انتخاب شغل.
قوانینی که در متن اصل قانون مقید و محدود شده که قید حکم به قانون تعیین شده است (۷ اصل)، مانند تبعید ممنوع است، مگر به حکم قانون.
قوانینی که ناظر بر (حقوق مشروط) شهروندان است که اصل شرط در متن قانون ذکر شده است (۵ اصل)، مانند عدم اطلاع به مبانی اسلام، عدم نقض، استقلال، آزادی، وحدت ملی و موازین اسلامی، عدم مخالفت با اسلام و مصالح عمومی و حقوقی دیگران.

ازجمله این اصول، اصل 3 قانون اساسی است که به بحث آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در تمام سطوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی، تأمین آزادیهای سیاسی و اجتماعی در حدود قانون، مشارکت عامه مردم در تعیین سرنوشت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود، تأمین حقوق همهجانبه افراد از زن و مرد و ایجاد امنیت قضایی عادلانه برای همه و تساوی عمومی در برابر قانون میپردازد. در اصل ۱۵ هم آمده که استفاده از زبانهای محلی و قومی مطبوعات و در رسانههای جمعی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است.
بر طبق اصل 19 این قانون، مردم ایران از هر قوم و قبیله که باشند، از حقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها برای کسی موجب امتیاز نخواهد شد. اصل ۲۰ قانون اساسی هم مقرر داشته که همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.
بر اساس اصول 22 و 23 هم، حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است، مگر در مواردی که قانون تجویز کند و تفتیش عقاید هم ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد.
انواع حقوق شهروندی در قانون ایران
به عبارتی میتوان گفت که قانونگذار ایران در قالب 3 نوع قانون به حمایت از حقوق شهروندی پرداخته است:
قوانین پیشگیرانه (بازدارنده): قوانینی که برای جلوگیری از وقوع تخلفات و جرایم و ممنوعیت انجام بعضی فعالیتها تدوین میشوند.
قوانین حمایتی: قوانینی که در راستای حمایت از حقوق افراد تنظیم میشوند.
قوانین تنبیهی: قوانینی که در صورت وقوع تخلفات، نقض قوانین و وقوع جرائم به بیان مجازات و ضمانت اجراها میپردازند (قانون مجازات اسلامی).
بر این اساس، حقوق شهروندی را میتوان در قالب حقوق مدنی و سیاسی و حقوق اقتصادی و اجتماعی بررسی کرد:
حقوق مدنی و سیاسی
منع تبعیض: یعنی ویژگیهای جنسیتی، مذهبی و قومیتی نباید باعث تبعیض میان افراد شده و آنها را از حقوقشان محروم کند. مثلاً قانون کار ایران، اجازه تبعیض میان افراد به دلیل جنسیت آنها را نداده و حکم میکند حقوق و مزایایی یکسان برای تمامی آنها در نظر گرفته شود.
حق انتخاب کردن و انتخاب شدن: این حق، پایه و اساس حق رأی شهروندان است.
حفظ کرامت انسانی: یکی از مصادیق مهم حفظ کرامت اسلامی در حقوق جزا نمود پیدا میکند. بهطور کلی، مبنای مجرم دانستن و ندانستن افراد و همچنین میزان مجازاتی که در قبال ارتکاب یک جرم نسبت به فرد اعمال خواهد شد، باید از پیش تعیینشده باشد. پس حفظ کرامت انسانی حکم میکند که فرد بداند در صورت انجام چه عملی و به چه میزانی مجازات خواهد شد. حتی بعد از مجرم شناخته شدن فرد هم، کرامت انسانی او باید همچنان حفظ شود.
حق گواهی دادن در مراجع رسمی: شهروندان صرفنظر از نژاد، مذهب و جنسیتشان حق دارند که در مواقع لزوم، در مراجع رسمی نظیر دادگاهها، به نفع یا ضرر کسی گواهی بدهند و این گواهی باید برابر با دیگران توسط دادگاه ارزیابی و اعتبارسنجی شود.
حق داوری: مهمترین تفاوت داوری با دادگستری در این است که داوری اختیاری و خصوصی ولی دادگستری، اجباری و وابسته به حاکمیت است. حق داوری یعنی اینکه شهروندان بتوانند در دعاوی مدنی، هر وقت اراده کردند، حل و فصل اختلافات را به یک شخص ثالث بسپارند که خارج از مجموعه دادگستری به آن رسیدگی کند.
- حقوق اقتصادی و اجتماعی
این حقوق شامل حق برخورداری از فرصتهای برابر شغلی، تأمین حداقلهای موردنیاز زندگی ازجمله خوراک، پوشاک و مسکن مناسب، آموزش و پرورش رایگان، حق تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی و همچنین وظایف اجتماعی شهروندان در زمینه شرکت در نشستها و اجتماعات شهری، حضور در دادگاههای عمومی، هیأت منصفه و هیأتهای حل اختلاف، مشارکت در پروژههای اجتماعی برای پیشرفت جامعه و همچنین، یافتن مشکلات و ارائه راهحل برای آنها میشود. در کنار اینها، شهروندان دارای یک سری مسئولیتهای فردی از جمله رأی دادن، خدمت در ارتش، احترام به قانون و حقوق دیگران و پرداخت مالیات هم هستند. از طرفی هم حاکمیت موظف به حفاظت از جان، مال و حقوق و امنیت شهروندان، بهداشت و سلامت، آموزش، نگهداری، تعمیر و ساخت چاهها، بزرگراهها، خیابانها و راهآهن، حفاظت و نگهبانی از منابع طبیعی، جنگلها و محیط زیست است.
با وجود این، باید دید که در عمل چقدر از این حقوق شهروندی در جامعه ما اعمال شده و بر اساس آنها عمل میشود؟ شما به عنوان یک شهروند در این زمینه چه نظری دارید؟ آیا به گمان شما، حقوق شهروندی قانونی شما به عنوان یک ایرانی در جامعه ما از سوی حاکمیت و سایر شهروندان رعایت میشود؟