به صورت کلی «فوبیا» یک ترس نامعقول از یک «موضوع» یا یک «موقعیت مشخص» است. این بدین معنی است که یک فرد نسبت به مسأله که برایش خطر جدی و لحظهای ایجاد نمیکند، واکنش وحشتزده داشته باشد.
به عنوان مثال، ممکن است کسی از سگ یا از عنکبوت و یا حتی از سوار شدن به آسانسور وحشت داشته باشد. تحقیقات روانشناسان به این نتیجه رسیده است که فوبیاها میتوانند ریشه خانوادگی هم داشته باشند و البته هر دو فاکتور «ژنتیک» و «محیط» میتوانند باعث رشد فوبیا در افراد شوند.
بیشتر بخوانید:
با این حال فوبیا در میان کودکان و نوجوانان شرایط متفاوتی دارد. فوبیا در میان برخی از کودکان و نوجوانان ممکن است بعد از آنکه آنان در معرض یک اتفاق وحشتناک قرار گرفته باشند ایجاد شود. مثلاً ترس از آب بعد از آنکه یک اتفاق در آب برای آنها یا یکی از اعضای خانواده شان بیافتد و یا ترس از سگ به دلیل گاز گرفته شدن کسی و یا حتی شنیدن خبر اینکه یک نفر از سوی سگ گاز گرفته شده است.
چند حقیقت در مورد فوبیاها
- به طور متوسط فوبیاهای مشخص در کودکی و در بین سنین هفت تا یازده سالگی صورت میگیرد، اما بیشتر این فوبیاها قبل از ده سالگی در کودکان ایجاد میشود؛
- به صورت تقریبی پنج درصد کودکان و 16 درصد نوجوانان یک فوبیای مشخص در دوره زندگی خود خواهند داشت؛
- دختران بیشتر احتمال تجربه فوبیای مشخص را نسبت به پسران دارند؛
- فوبیاها با ترسهای رایج در دوره کودکی متفاوت هستند. اصولاً کودکان زمانیکه بالغ میشوند عموماً از چیزهایی مثل غریبهها، حمام و هیولا نمیترسند. اما معمولاً کودکانی که دارای فوبیا هستند با بزرگتر شدن از فوبیاهای خود بیشتر میترسند. از سوی دیگر فوبیاها به ندرت به خودی خود از بین میروند؛
- فوبیاها با اطمینان خاطر دادن و دادن اطلاعات جدید از بین نمیروند. بهعنوان مثال فوبیای کودک شما نسبت به سگ با گفتن جملاتی همچون «سگ مادۀ بزرگ دندان ندارد، پیر است و چنگ نمیزند و گاز نمیگیرد» از بین نخواهد رفت؛
نشانههای وجود فوبیا در افراد چیست؟
از نشانههای فیزیکی فوبیا در افراد میتوان به بالا رفتن تپش قلب، عرق کردن، لرزش بدن ، تنگی نفس، درد در سینه و گر گرفتن اشاره کرد. از نشانههای احساسی نیز میتوان به وحشت زده شدن، شرم زده شدن، ناراحتی و عصبانیت اشاره کرد.

کودکانی که نسبت به چیزی فوبیا دارند معمولاً والدین خود را مجبور میکنند تا اول آنها شرایط را چک کنند. مثلاً از والدینشان میخواهند تا اتاقشان را قبل از خوابیدن چک کنند. برخی اوقات فرار و گریه میکنند و یا از انجام کارها خودداری میکنند. کودکان اغلب بر بزرگسالان تکیه میکنند تا آنها را از تهدیدها و خطرها حفاظت کنند. در نتیجه زمانی که کودکان خردسال با فوبیای مشخصی روبرو میشوند گریه میکنند، بدنشان سرد میشود یا میخواهند که والدینشان آنها را در آغوش بگیرند. خردسالان بیشتر مستعد ترسیدن از موقعیتهای دقیق و ناگهانی همچون طوفان، حشرات، حیوانات و یا دلقکها هستند. در مقابل کودکانی که کمی بزرگتر هستند در چنین شرایطی اصولاً افکار یا پیشبینیهای خود را مطرح میکنند. مثلا میگویند: «این موجود مرا گاز میگیرد» یا «میخواهم بمیرم».
تفاوتهای مدیریت فوبیا در میان کودکان با نوجوانان
در ارتباط با نحوه مواجهه با فوبیاها و مدیریت آنها در میان کودکان و نوجوانان البته تفاوتهایی وجود دارد. علاوه بر این برخلاف کودکان که کنترل کمتری بر روی زندگی روزمرۀ خود دارند نوجوانان میتوانند از حضور در موقعیتهای مشخصی که نسبت به آنها فوبیا دارند، خودداری کنند یا اینکه میتوانند زمانی که با ترسهایشان روبرو میشوند فرار کنند.
به عنوان مثال نوجوانی که از مکانهای سربسته میترسد میتواند از سوار شدن به آسانسور خودداری کند، حتی اگر کل خانواده بخواهند سوار آسانسور شوند او میتواند خودش از پلهها استفاده کند. همچنین نوجوانان بیشتر از کودکان با این شانس هم روبرو هستند که بفهمند ترسهای آنها غیرمنطقی است و بهتر است بر آنها غلبه کنند.
با کودک وحشتزده چگونه رفتار کنیم؟
یکی از مهمترین نکاتی که والدین باید در برابر ترسهای کودکانشان رعایت کنند این است که نباید ترسها یا فوبیاهای کودکانشان را مورد تمسخر قرار دهند و یا آنکه آنها را نادیده بگیرند. در شرایطی که کودک شما وحشت زده است، «صحبت کردن» با آنها بهترین راه حل است. باید تلاش کنید تا از طریق صحبت کردن آنها را آرام کنید. البته اگر آنها نسبت به یک مسألۀ فوبیا دارند تلاش نکنید که کاملاً او را از آن موجود یا موقعیت دور کنید چراکه این کار تنها باعث میشود ترس در آنها قویتر شود.