مقدمه مترجم: سفر با قطار ویژگیهای خودش را دارد، دنیایی متفاوت با هواپیما، ماشین و کشتی است. تلقتلوقهای کوپهها، آهنگ یکنواخت حرکتش، ایستگاههای قطار و حتی صندلیهایش هر کدام باری از خاطرات را برای ما به ارمغان میآورند. در این نوشته به کتابها و رمانهایی که موضوع آنها قطار و راهآهن است، سری زدهایم. نویسنده که خود علاقه بیحدوحصری به قطارها دارد و ما را به یاد شلدون کوپر، شخصیت جالب سریال تئوری بیگبنگ و علاقهاش به قطارها میاندازد، با زیرکی از معرفی کتابهای بیشازحد معروفی مانند قتل در قطار سریعالسیر شرق اثر آگاتا کریستی چشم پوشیده و سراغ کتابهایی رفته که خوانندگان ممکن است کمتر از آنها اطلاع داشته باشند.
بیشتر بخوانید:
از آنجا که پسر یک مأمور راهآهن بودم، میتوانستم همیشه با قطارهای درجه یک سفر کنم. اگر در سیزدهسالگی در یورک خسته میشدم، سوار قطاری به لندن شده و با شلوار جین و کتانیهایم در گوشهای مینشستم یا در بهترین حالت، سربهسر مردان تاجر کتوشلوارپوش میگذاشتم. من وقت زیادی را صرف رؤیاپردازی در قطار میکردم.

فکر میکنم عشق من به خواندن داستانهایی درمورد قطار به داستانهای شرلوک هولمز برمیگردد که اغلب با دویدن سریع آنها بهسمت قطار آغاز میشد؛ هولمز و دکتر واتسون اغلب از هر ترمینالی در لندن خارج میشدند بهجز ترمینال مریلیبُن. نیاز به ادبیات راهآهن از جایی سرچشمه میگیرد که پروست از آن بهعنوان غم و یکنواختی اجباری قطارها یاد میکند. هر سفر با قطار جهشی به درون دنیای ناشناختههاست. میتوانم 50 کتاب داستانی و غیرداستانی عالی درمورد راهآهن و قطار در اینجا لیست کنم اما در این مقاله فقط به ده عدد از آنها اکتفا میکنم.
1- تقاطع ماگبی، اثر چارلز دیکنز (1866)
دیکنز هیچوقت از قطار خوشش نمیآمد. او سفر با کالسکه را ترجیح میداد که در کتاب یادداشتهای پیکویک به صورت رمانتیکی به آن پرداخته است. در روز 9 ژوئن 1865، حس منفی او به قطارها وقتی شدت گرفت که در یک تصادف قطار در استیپلهرست در کنت گرفتار شد. در این تصادف 10 نفر مردند. دیکنز بعد از آن تصادف سهمگین همچنان از قطار استفاده میکرد، اما همیشه دسته صندلی را محکم میگرفت و حس میکرد کوپه به سمت راست در حال کج شدن است.
برای ویراست شماره کریسمس سال 1866 مجله کلمات خانگی (Household Words)، سه داستان نوشت که به طرز ضعیفی با یکدیگر پیوستگی داشتند؛ اسم این داستانها تقاطع ماگبی بود. این داستانها در یک مجلد مجزا گردآوری شدند. داستان اول با نام برادران بارباکس شامل توصیفات درخشان یک تقاطع بزرگ در شب بود؛ توصیفاتی مانند قطارهای رمزآلود باربری که انگار با پارچه کفن پوشیده شدهاند و یک مراسم تشییع جنازه عجیب را تشکیل میدادند. سپس داستان هجوآمیزی درمورد واگنهای غذاخوری میآید که دلیل آن این است که چند ماه قبل در یکی از این واگنهای غداخوری، خدمه واگن در راگبی به او توهین کرده بودند؛ وجه تسمیه داستان از همینجا میآید. راگبی را به ماگبی در عنوان داستان تغییر داده است. عنوان داستان سوم سوزنبان است، یک داستان ارواح در مورد تصادف قطار در یک تونل. این داستان اغلب به عنوان بهترین داستان ترسناک و ارواحی که تاکنون نوشته شده است شناخته میشود.
2- داستان انسان وحشی اثر امیل زولا (1890)
این داستان یک داستان هیستریک سرشار از رواندرمانی و حسادت جنسی است. قطارهای بسیار خطرناک سمبل این نیروهای قوی در داستان هستند. همه شرکتکنندگان داستان در طول خط پاریس و لو هاور زندگی یا کار میکنند. توصیف فوقالعادهای از ایستگاه سنت لازار در شب وجود دارد: چراغها در امتداد یک سکو مانند ستاره دودی سوسو میزنند؛ موتورهای قطار انگار نفسنفس میزنند. سوت قطارها مانند جیغ گوشخراش زنانی است که آنها را بهزور قاپیدهاند. یک منتقد در مورد این کتاب نوشت: قطارهای فراوان و جنایات بسیار. برای برخی از ما، این جمله خود یک توصیه برای خواندن کتاب است.
3- بچههای راهآهن، اثر ای نسبیت (1906)
خطوط راهآهن در دوره پادشاهی ادوارد برخلاف تصور و آن گونه که ترس آن میرفت، نه تنها مناظر طبیعی را خراب نمیکردند بلکه بخش افتخارآمیزی از آن منظرهها شدند. کودکان در این داستان جذاب قطار محلی را مایه نشاط و لذت مییابند و روی ریلها بازی میکنند. (بله بازی روی ریلهای قطار ایده جذابی نیست اما نتایج آن در این داستان مرگبار نبود). نرمی و راحتی دنیایی که در آن زندگی میکند با مه رازآلود این سؤال پوشیده میشود که پدر آنها کجاست و آیا هرگز برمیگردد؟
4- داستانهای راهآهن اثر وی.ال. وایتچرچ (1912)
کانن ویکتور ال وایتچرچ داستانهای کوتاهی در مورد پلیس راهآهن با ساختار رازآلود باشکوهی نوشته است. کارآگاه اصلی او تورپه هیزل تا حدی منفعل است. مردی مستقل، که دانش وی در مورد کتابها و صحافی آنها تنها با جزئیات راهآهن برابر است، اما خوانندگان بهندرت میتوانند حدس بزنند مجرم در داستانهای او کیست.
5- کتابچه راهنمای خط آهن برادشاو، آوریل 1910
تا دهه 1960 جدول قطارهای اصلی راهآهن در بریتانیا با نام جورج برادشاو شناخته میشد که دلیل نامگذاری آن فردی به نام جورج براشاو بود که در سال 1841شروع به انتشار کتابچه ماهانه خطوط آهن کرد. در سال 1968، شرکت انتشارات راهآهن دیوید و چارلز کتابچه راهنمای آوریل 1910 را مجدداً چاپ کرد، زیرا این کتابچه راهآهن را با حداکثر مسافتی که پیموده نشان میدهد. گاردین گفت که این کار مانند نقاشی کردن پرچم بریتانیا روی لگنچه دستشویی یکجور اتلاف وقت است، اما این کتابچه پرفروش شد. من نکات طولانی و جالب و عجیب این کتاب را دوست دارم، مانند پاورقیها میگوید: اما نه در روزهای سهشنبه، فقط روزهای بازار، تغییر قطار بخار لاخ لوموند. پانچ این نکات را با طنز آمیخته میسازد و حتی کتابچه برادشاو را نیز مسخره میکند و پاورقیهایی نظیر این مینویسد که این بخش را ولش کنید، فقط میخواهد شما را سردرگم کند.

6- بازار خط آهن عالی اثر پل ثرو (1975)
باید پذیرفت که راهآهن مردم را جذب میکند، منظورم از مردم، مردان است؛ مردانی که تعهدشان به حقایق هر گونه حس طنزپردازی، شخصیت انسانی، رمز و راز و عشق و عاشقی را ممنوع میکند. پادزهر همه اینها ثرو است. این کتاب یک سفر چهارماهه با قطار در دل آسیا را بازگو میکند. ثرو یک رماننویس نیز است، بنابراین خواندن گفتگو بین او و فردی که در قطار روبهروی او نشسته است، لذت خاص و غریبی است.
7- تاریخ اجتماعی ایستگاه راهآهن اثر جفری ریچاردز و جان ام مکنزی (1986)
در کنار کتاب تکمیلی آکسفورد درباره تاریخچه راهآهن بریتانیا، این کتاب یک مرجع برای راهآهن است که اغلب به آن مراجعه میکنم. این کتابی بینالمللی و به طرزی دوستداشتنی جامع است، به طوری که لوستافت و فایلی در این فهرست همراه با ایستگاه بزرگ مرکزی نیویورک و ایستگاه شمالی فرانسه همدیگر را هل میدهند. همچنین بخشهایی در مورد ادبیات، فیلم، نقاشی و کارت پستال نیز وجود دارد.
8- آتش و بخار: تاریخ جدیدی در راه آهن بریتانیا اثر کریستیان ولمار (2007)
ولمار تصمیم گرفت تا تاریخ راهآهن شامل ساختوساز و تأثیر اجتماعی آن را در یک جلد که خواندن آن راحت است، بنویسد و بهطرز تحسینبرانگیزی موفق شد.
9- خطوط موازی اثر یان مرچنت (2003)
در این کتاب خطآهن رؤیاها با شبکه مدرن و بسیار مزخرف امروزی مقایسه میشود، رمانی که در آن یان مرچنت تلاش میکند تا علاقه به خطوط آهن را درک کند. سفر او با قطار از میان بریتانیا و ایرلند بهوضوح مملو از پرحرفی است، اما همچنین جالب و سرگرمکننده است. خواننده این کتاب در مورد تاریخچه خطآهن بریتانیا اطلاعات زیادی کسب خواهد کرد و شخصیت بسیار انسانی و لجباز نویسنده را خواهد شناخت.
10- یازده دقیقه دیر: سفری با قطار به قلب بریتانیا، اثر متیو انگل (2009)
این داستانی تاریخی درباره راهآهن است اما با تأکید بر طنز ماجرا و این نکته که دو قرن شکست مفتضحانه تاریخچه قطارهای ما را تشکیل میدهد: از هرجومرج ویکتوریایی تا ادغام و ملی شدن که با کمبود بودجه مواجه است و سپس انحراف وحشتناکی از خصوصیسازی. متیو انگل شاید برخورد بدی با یکی از خدمه قطار داشته که به او گفته است: این هم بیکن شما، احمق بیشعور. بخش خندهدار ماجرا این است که او نمیخواهد قبول کند که راهآهن را کشور خودش یعنی بریتانیا اختراع کرده است.
منبع: روزنامه گاردین
پاورقی:
1- Mugby Junction by Charles Dickens (1866)
2- La Bête Humaine by Émile Zola (1890)
3- The Railway Children by E Nesbit (1906)
4- Stories of the Railway by VL Whitechurch (1912)
5- Bradshaw’s April 1910 Railway Guide (1968)
6- The Great Railway Bazaar by Paul Theroux (1975)
7- The Railway Station: A Social History by Jeffrey Richards and John M Mackenzie (1986)
8- Fire and Steam: A New History of the Railways in Britain by Christian Wolmar (2007)
9. Parallel Lines by Ian Marchant (2003)
10. Eleven Minutes Late: A Train Journey to the Soul of Britain, by Matthew Engel (2009)